شاید خیلی ها مانند من با داستانهای هری پاتر زندگی کرده باشند شاید کسانی باشند که از هری وداستانهای عجیبش متنفر باشند اما بی شک هم سن وسالان زیادی دارم که هری را چون هم سن وسال واز جنس خود می دانند در حد پرستش دوست دارند بهرحال لبخند وبغض های در هم آمیخته ی روزی را که گفته شد هری پاتر 7آخرین داستان هری هرماینی ورون در مقابله با ولدمورت است را از یاد نمی برم من با هری زندگی کرده بودم وبا او به مدرسه رفتم وبا آنها کودک بودم نوجوان شدم وپادر دورون عجیب وغریب جوانی گذاشتم .شاید فقط به ظاهربیشتر توجه می کردم حالا نگاهی به هری پاتر بیاندازیم:
در سال 1997اولین کتاب هری پاتر نوشته ی نویسنده انگلیسی جی کی رولینگ به بازار امد وفروش بالایی داشت که موجب شد منشی کارگردان فیلم یعنی .دیوید یاتس.آنرا بخواند وپیشنهادی به او بدهد تا دنیای کودکی بچه های ابتدای قرن بیست ویک را با حادثه های تکرار نشدنی هری دگرگون سازد جی کی رولینگ با شرکت والت دیزنی قرار دادی به مبلغ دو میلیون دلار بست که براساس آن شرکت فیلمساز صاحب امتیاز ساخت وتولید 4قسمت اول هری پاتر شد اما این تنها نبود رولینگ در ازای آن درخواست کرد که در این فیلمها فقط بازیگران انگلیسی بازی کنند واو مشاور فیلمنامه نویس فیلم باشد اینگونه بود که دنیل رادکلیف درنقش هری پاتر اما واتسون در نقش هرماینی گرنجر و روپرت گرینت در نقش رون ویزلی به عنوان 3بازیگر نقش اصلی فیلم انتخاب شدند در این مجموعه هفتگانه یا شاید 8گانه اکثر بازیگران انگلیسی ایفای نقش کرده اند که اگر نام کسانی که بازی نکرده اند را بگوییم راحت تریم این هفتگانه اسرار آمیز شامل:
1هری پاتر وسنگ جادو
2هری پاتر وتالار اسرار
 3هری پاتر وزندانی آزکابان
4هری پاتر وجام آتش
5هری پاتر ومحفل ققنوس
6هری پاتر وشاهزاده دورگه
7هری پاتر ویادگارون مرگ 1و2
هری پاتر ومحفل ققنوس پرفروش ترین فیلم است هری پاتر وجام آتش کوتاهترین فیلم است درحالی که بلندترین کتاب می باشد رادکلیف دومین کارش را در هری پاتر تجربه کرد ولی واتسون وگرینت.کار اولشان بود وتاجایی که من تحقیق کردم تنها فیلم سینمایی 8قسمتی تاریخ سینماست البته جنگ ستارگان هم بسیار طولانی است ولی از هشت قسمت بیشتر است ودر کنار ارباب حلقه ها جزموفقترین سری های قرن21تا امروز می باشد
نگاهی به فیلم :
فیلمهای هری پاتر بی شک در زمان اکران خود جز بهترینها ومحبوبترین ها بوده اند ودر امد خوبی برای والت دیزنی محسوب می شوند(می شدند) نگاه ها به هری پاتر متفاوت است عده عقیده بر آن دارند که هری پاتر فقط فیلم وداستانی تخیلی(حداکثر) برای زیر16ساله هاست وگرنه چه کسی جادو گری را باور می کند یا اینکه روزنامه با تصاویر متحرک بخواند ویا برچوب سوار شود مسابقه بدهد ومدرسه ای برای این وجود داشته باشد........ وآن را تخیل محض میدانند که ترجیح می دهند به جای آن راز بقا ببینند گروه دیگر از دیدگاه فلسفی آن را نکوهش کرده معتقدند که فیلمها به طور کلی مخاطب را از دنیای واقعی دور می کند واورا در دنیایی بدون حقیقتهای رایج فرومی برد که باعث دگرگونی خیال پردازی واهی وگاهی دوگانگی می کند واما دوست دارانش (والبته من)معتقدیم که:هری پاتر بازندگی امروز من وشما گره خورده هری پاتر حقیقتی فراموش شده را در عین روزمرگی بیان می کند مبارزه بی نظیر خیر وشر که در تاریخ بشری میلیاردها بار تکرار شده و به اعتقاد خیلی ها دنیا به سوی بزرگترین مبارزه از این نوع پیش می رود هری پاتر از عشق سخن می گوید اینکه حقیقت نهفته در درون آدمی تمام موانعی را که اورا به تاریکی می کشاند نابود می کند وشاید تنها سلاحی باشد که در برابر هرچیزی مقاوم است اگر نگاهی به اطرافمان بیاندازیم طعم هری پاتر را البته در دنیای حقیقی می چشیم مبارزه خیر وشر واقعیت است حتی اگر با جادو گری هری پاتر وچوب وجارو در آمیخته باشد او قصد دارد تلنگری بزند تا یادآوری کند فراموش شده ای را که نباید از یاد برد هوش واستعداد بالاو چشمهای آبی وپرنفوذهری پاتر هوش تحسین برونگیز وجذابیت ظاهری هرماینی گرینجر و شیطنت ها وبازیگوشی رون ویزلی شاید دلایلی برای جذب مخاطب است ولی همه حول همان محور اصلی هستند حال اگرانچه را که گفته شد وتمام زیبایی های نوشته های رولینگ را در کنار جذابیتهای هالیوودی فیلمها قرار دهیم محصولی بی نظیر تر از انچه به ذهنمان برسد داریم که به نظر من هرگز قابل تنفر نخواهد بود
حرف آخر
خداحافظی می کنیم باهری پاتر وآنچه بر وی گذشت برخاطرات تلخ وشیرین این مجموعه که هرچند تمام وکمال وبا کیفیت تولیدی آنرا نمی دیدم او از جنس فکری ما تاحدودی دور بودوهم ذات پنداری نوجوانانه ی ما را در میان راه از هم گسیخت اما پاتر درس های آیندمان را برایمان دوره کرد هرچند تا چندمدت(شاید هم سال) موفق به دیدن دوبله شده اخرین مجموعه اش نمی شویم هرچند که برای درک داستانهایش مجبوریم نسخه های در دسترس را چندبار ببینیم وسکانس های حذف شده را حدس بزنیم هرچند بازیگرانش را از نزدیک ندیدم وکارتهاو پوسترهایمان را امضا نکردند هرچند یکشب به خاطر خرید بلیت در سرمای زمستان منتظر نماندیم ولی همه دوستش داریم چون مارا در دنیای نوجوانی خود غرق کرد .باعث شد از آن لذت ببریم چون ارزش حقیقی انسانیت را(ما نند بسیاری از آثار هنری ارزشمند دیگر)به نمایاند.

 

نیمفادورا تانکس

او فرزند تد تانکس(ماگلزاده) وآندرو مدا بلک است او خواهر زاده ی نارسیسا وبلاتریکس لسترنج می باشد ودراکو مالفوی پسر خاله وی است اولین حضور او در قسمت پنجم کتاب است او آورو یا همان کاراگاه وزارت جادوست والبته عضو محفل ققنوس. بر هیچ یک از کسانی که او را می شناسند پوشیده نیست که او از نام نیمفادورا متنفر است وترجیح میدهد او را فقط تانکس صدا بزنند مهمترین ویژگی تانکس متامورف ماگوس(دگرگون نما) بودن اوست که می تواند به راحتی تغیر شکل بدهدکه بسیاری از اوقات از ان برای سرگرم کردن دیگران استفاده می کند طبق تعبیر کتاب ششم او به سیریوس علاقه داشته که درپایان کتاب معلوم می شود او به ریموس لوپین علا قه مند است البته هنوز بسیاری از منابع می نویسند او عاشق سیریوس بوده وبعد به لوپین دل می بندد ولی من باتوجه به این که مدت زمان کمی طول می کشد تا عقیده اش تغییر کند ان را کمی دور از ذهن می بینم والبته با نظر به اینکه ناراحتی وی در اوایل کتاب وشوک او که باعث تغییر پاترونوسش شده به دلیل دست رد خوردن از جانب لوپین است (لوپین خودرا لایق تانکس نمی داند) ودر کتاب هفتم او لوپین ازدواج کرده اند حاصل این ازدواج پسر است به نام تدی که فرزند خوانده ی هری محسوب می شود وشاید اگر کتاب قسمت هشتمی داشت او با ویکتوریا ویزلی فرزند بیل وفلور ازدواج می کرد شاید یکی از دردناک ترین اتفاقات کتاب هفتم مرگ اوولوپین در پایان کتاب است

نام:نیمفادورا تانکس

گروه:هافلپاف

پاترونوس:(مطمئن نیستم)گرگینه در ابتدای کتاب ششم پاترونوسش تغییر می کند

رنگ مو: متغیر وولی معمولا بنفش وصورتی

 نقش آفرینی:ناتالیا تنا(بی شک انگلیسی)

تاریخ تولد:1973

سوروس اسنیپ

تا ریخ تولد:9ژانویه1960

تاریخ مرگ:2می1998(یادگاران مرگ)

قاتل:لرد سیاه

گروه:اسلیترن

نژاد نیمه اصیل فرزند توبیاس اسنیپ وآیلین پرنس

پاترونوس:گوزن ماده

او می تواند بدون جادوی پرواز پرواز کند دفاع ذهنی می داند ومعجون ساز چیره دستی است

هاگوارتز:استاد دفاع در برابر جادوی سیاه.استاد معجونهاومدیریت هاگوارتز سرپرست اسلیترن و در سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ وی دانش آموز این مدرسه بود

او عضو محفل ققنوس بود درحالیکه پیش از آن مرگخوار بوده وبعد از آن به دستور دامبلدور بازهم مرگ خوار شد

نقش اورا آلن ریکمن انگلیسی برعهده دارد

او شاید وفادار ترین وشجاعترین شخصیت کتابهای هری پاتر است او پدری مشنگ زاده ومادری اصیل داشت  او که همسایه اوانزها بود در 9سالگی علاقه ی زیادی به لیلی اوانز مادر هری پاتر پیدا کرد ودوستی صمیمی برای وی محسوب می شد اما با ورود به هاگوارتز وجداشدن آنها بوسیله گروه بندی ها(اسنیپ اسلیترنی بود ولیلی گریفیندوری) این دوستی را کمرنگ تر کرد تا جایی که اسنیپ در دشمنی وحسادتش را به سیریوس بلک و جیمز پاتر پدر هری ودوست لیلی نشان داد دشمنی آنها از جایی آغاز شد که پاتر و بلک نام مستعار خفت آور «اسنیولوس» را برای او انتخاب کردند او به تدریج علاقه خود را به جادوی سیاه وبرتری اصالتهای جادوگری نشان داد که باعث دوری بیشتر او ولیلی شد تا جایی که درجریان یکی از  درگیری های لفظی اش با جیمز وسیریوس  لیلی را که قصد کمک به وی را داشت خون لجنی صداکرد که باعث پایان یافتن دوستی میان انها شد او پس از پایان تحصیلاتش در هاگوارتز به همراه دوستان اسلیترنی اش مرگ خوار شد اما  پس از پایان جنگ اول ومرگ جیمز ولیلی او عقاید خود را تغییر داد وبه تدریج عضوی از محفل ققنوس شد و از زمان ورود هری مسئول محافظت از او شد درحالی که هنوز لیلی را دوست داشت واز جیمز متنفر یود در کتاب ششم مشخص شد که او لقب شاهزاده دورگه را در جوانی برای خود برگزیده است ودرنهایت همان کتاب دامبلدور مدیر هاگوارتز را کشته ومرگخوار شد اما در کتاب بعد مشخص می شود که او فقط دستورات دامبلدور را انجام می داده وفقط به خاطر دستورات دامبلدور به ولدمورت پیوسته تا مدیریت هاگوارتز را برعهده بگیرد  او در غایت بوسیله ی ناجینی مار ولدمورت کشته شد وهری نام اورا بر فرزند کوچکترش نهاد جالبترین بخش اینجاست که درپایان کتاب ششم در نظر سنجی های مجازی 80درصد هرپاتریستها میخواستند بدانند اومرگخوار است یانه وفقط20درصد به روشن شدن سرنوشت هری علاقه نشان دادند

طلسمها:

او طلسم های مخصوص خود را داشت که آـنها را اختراع کرده بود

له وی کورپس:قربانی را از قوزک پا اویزان نگه می داشت

له وی کورپس«از میان رازهای اسنیپ به سرقت رفته و در سال پنجم دوره تحصیلی وی در هاگوارتز میان دانش آموزان رایج و محبوب شده بود

سکتوم سمپرا: که موجب جراحت و زخم‌های عمیق در بدن قربانی می‌شود و خون ریزی‌های بسیار زیادی را موجب می‌گردد

مافیلاتو: اشاره نمود که موجب ارتعاش صدای گوش خراش در گوش‌های افراد نزدیک می‌گردد

قفل زبان: است که موجب چسبیدن زبان به سقفل دهان می‌گردد

مهارت:

به عنوان یک استاد در هاگوارتز، اسنیپ بی رحم و بسیار انضباطی بود و رفتار شکیبانه و محافظه کارانه‌ای نیز بروز می‌داد و از این نظر همواره به شدت مورد احترام سایر اساتید هاگوارتز قرار می‌گرفت. درک و علم او در معجون سازی بسیار بالا بود تا جایی که از ترکیب هنر جادویی و کیمیاگری معجونی همانند معجون مخصوص گرگینه‌ها را تهیه می‌کرد.در دوران تحصیلش در هاگوارتز اسنیپ به دعوت پروفسور اسلاگهورن به عضویت «باشگاه اسلاگ» درآمد و احتمالا علت این دعوت استعداد برجسته و هنر او در معجون سازی بوده‌است. پروفسور اسلاگهورن با وی به عنوان یک دانش آموز عکس یادگاری انداخت و کتاب معجون سازی پیشرفتهٔ او را گرفت. در حالیکه تصویر سیوروس اسنیپ در کنار تصاویر بسیاری از برگزیده‌های پروفسور اسلاگهورن قرار داشت، اسلاگهورن چندان آینده روشن و امیدوارانه‌ای را برای اسنیپ پیش بینی نمی‌کرد

دوستان عزیز برای اطلاع از زمان آپدیت مطالب درخبرنامه عضو شوید جهت

کمک به ارتقا وبلاگ تبادل لینک انجام دهید ومهمتر از همه نظر یادتان نرود

.